اشک ها برای زیارت تو لحظه شماری می کنند و نفس هایمان حبس می شوند تا کبوترانه پیش پای ضریحت پرواز کنند.
نکند،نکند لیاقت پرواز در آسمان حرمت را نداشته باشیم.
ای سلطان طوس! ای شمس الشموس! این همه دست برافراشته می شود تا برسد به خاک پای تو!
دست ها با وجود تو بسته نیستند،نکند دستهایمان را برگردانی.
غریبه های این مرز و بوم تنها تو را می شناسند و اشتیاق قلب هایمان برای دیدنت همیشگیست.چه کسی می گوید که ما بی حضور تو توان برخواستن داشته ایم؟
نکند آشنا نشویم با رایحه ی شفاعت تو؛و در ظلمت خویش بمانیم.
پناهنده ی تو هستیم ای مولای رئوف! شمس الشموس!
شهید جاویدالااثر ستوان سوم نادر هوشمند...
برچسب : نویسنده : pootinhayemeraj بازدید : 137